سفارش تبلیغ
صبا ویژن

و شاید تاریکی شب

میدوزم شادی را به غم زیاد را به کم درخت را به ریشه گاهی را به همیشه ستاره را به آسمان زمین را به کهکشان کهنه را به نو و . . . خودم را به تو...

عشقی

خوشا دردی که درمانش تو باشی خوشا راهی که پایانش تو باشی خوشا چشمی که رخسار تو بیند خوشا ملکی که سلطانش تو باشی خوشا آن دل که دلدارش تو گردی خوشا جانی که جانانش تو باشی مشو پنهان از آن عاشق که پیوست همه پیدا و پنهانش تو باشی برای آن به ترک جان بگوید دل بیچاره تا جانش تو باشی

+ نوشته شده در شنبه 86/11/27 ساعت 11:51 صبح توسط نگین |  نظر